هرگاه در رابطه ای کسی حاکم شود ظلم شروع می شود .این ارتباط قدرت و توهم است .قدرتی که از ما کم می شود و به او داده می شود و توهمی که طرف مقابل را در خود غرق می کند.ما به او قدرت می دهیم و او را روی صندلی پادشاهی می نشانیم و او کم کم باورش می شود که فردی مورد ستایش و حق به جانب است .
رابطه پایدار ، ترکیبی از توجه به علایق خود و شریک عاطفی، صبر و گذشت ، همدلی ،همراهی دو طرفه ، توجه به خود و او ، خود دوستی ، دیگر دوستی،درک متقابل ، دیدن نیازهای خود و طرف مقابل و ... است.اگر کاستی یا نارضایتی وجود دارد ( که وجودش گاه کاملا طبیعی است) مطرح کنید، حرف بزنید ،کمک بگیرید.حرف های به دل مانده وقتی در کنار خیال پردازی های غلط و خطاهای ذهنی قرار می‌گیرند می توانند سونامی عظیمی به راه اندازند.تصور نکنید اگر در یک رابطه همه چیز را تحمل کنید و دم نزنید به شما مدالِ آدمِ صبور می‌دهند!تنها مدالی که با این کار نصیب شما می شود مدالِ خشم پنهان و سرکوب شده است که منشا بسیاری از آسیب های روانی و شخصیتی می شود.
از عوامل مهم پیش بینی کننده موفقیت یا شکست رابطه، شخصیت و ویژگی های درونی هر کدام از طرفین رابطه است.شخصیت بیانگر ویژگی هایی ست که شامل الگوهای پایدار فکری، عاطفی، رفتاری و اجتماعی ست که شخص را از دیگر افراد متمایز می کند. هر چند شناسایی عمیق و جامع شخصیت نیازمند اجرای آزمون های معتبر شخصیتی ست، با این وجود مشاهده رفتار و گفت و گو می تواند به شخص در شناسایی اولیه شریک عاطفی کمک کند.یکی از ویژگی هایی مهم شخصیتی تفکر و نگرش شخص ست. نگرش به این معناست که شخص در مورد مسائل، روابط و موضوعات گوناگون چه نظری دارد. افراد سالم اهل استدلال، منطق پذیری و میانه روی و انعطاف پذیری هستند و در نظرات و تصمیم های خویش به معقول بودن و مقبولیت اجتماعی توجه دارند.افرادی که دارای افکار عجیب و غریب یا غیرمنطقی و یا جزمی و انعطاف ناپذیر هستند، گزینه های تردید برانگیزی هستند.
مهمترین اصل در شناخت درمانی این است که احساس منفی یا مثبت ما ناشی از تفکر منفی یا مثبت ما است. غم و اندوه و افسردگی به خاطر تفکریست که خویش را شکست خورده میداند. حس نگرانی ناشی تفکر به خطرات آينده است. حس حقارت به خاطر فکر قیاس خودمان با افراد دیگر پدید می آید.احساس درماندگی ناشی از این است که فکر می کنید این شرایط سخت دایماً ادامه می یابد.افکار منفی ما سبب حس ناخوشایند ما شده و ما فکر میکنیم این وضعیت دائمی است و ادامه می یابد و قطعاً این طرز فکری منفی و ناسالم است. داشتن افکار منفی کاملاً طبیعی است ولی این که یک فکر منفی درست یا اشتباه باشد نکته مهمی است. افکار منفی ،اشتباه و ناسالم منجر به احساسات منفی در ما می گردند.بنابراين باید ریشه احساسات منفی یا مثبت را در افکار خود جستجو کنیم.
