یادداشت های مشاور
روانشناسی و دنیای سیاه و سفید
درمانگری
									🔺 درمانگر بالینی بهواسطه صحبت با بیمار، آینهای مقابل روح او میگیرد و بیمار بهمحض اینکه خود را فهمید، تغییر میکند. کار درمانگر این است که فهم را متولد سازد.شناختن خود، دردناک است. ممکن است کسی خود را متدین و معتقد بداند، ناگهان دریابد که فردی رذل و بیاخلاق است. چنین درکی، سامانه (شخصیتی) فرد را زیرورو میکند و مدیریت سردرگمی و دشواریهای متعاقب آن، نیاز به روان درمانگری مجرب دارد.وقتی بیمار برای لحظه خود را آدمی پست و رذل میبیند، میکوشد این تصویر را محو کند. لازم است درمانگر استوار و درعینحال دلسوز باشد تا به بیمار در مدیریت این بینش نویافته کمک کند. برای انجام صحیح این کار، درمانگر باید به لحاظ هیجانی نیز قوی باشد.📕چگونه رواندرمانگر انتخاب کنیم
								
								
								
								
								زخمهای عاشقانه
									🔺 مراقب زخم هایی که به نام عشق و از سر دوست داشتن می زنید باشید!جنس این زخم ها از آن هایی نیست که با بتادین و پانسمان محو شود.بیچاره را یک عمر خانه نشین می کند.
								
								
								
								
								حرفهای ناگفته
									هرگز هیچ دو انسانی با روحیات و علاقه مندی های مطلقا مشترک یافت نشده است. پس اگر در یک رابطه ی دو نفره هیچ مشکل و برخوردی به وجود نیاید به این معنی است که یکی از این دو نفر تمام حرف های دلش را نمی زند.📕دیر یا زود
								
								
								
								
								بلوغ شخصیت
									 یکی از نشانه های بلوغ انسان همین است که بداند چطور چیزهایی را که برای دیگران اهمیت دارد، درک کند حتی اگر برای خودش اهمیتی نداشته باشد.
								
								
								
								📕 ما تمامش می کنیم
								رابطه درمانی
									 زمانی که درمانگران همچون والدین خوب رفتار می کنند،بیماران واکنش متفاوتی خواهند داشت که برخی از آنها مبتنی بر همان رابطه اولیه شان با والدین واقعی در کودکی است.( ص 64)📕 راهنمای بالینی طرح واره درمانی
								
								
								
								
								ارتباط
گردگیری رابطه
									معمولا در ابتدای رابطه ارزش شریک عاطفی در زندگي ما بسيار بالاست.هميشه دوست داريم او را ببينيم و در تماس باشيم.حتي در بدترين و پر خطر ترين شرايط هم مي خواهيم يارمان كنارمان باشد.همه چيز از دل مي جوشد.شوق و ذوق رسيدن داريم.ولي واي به وقتي كه براي ما وجودش عادي شود!هر چقدر هم كه ارزشمند باشد تفاوتي براي مان ندارد.اين قصه تلخيست اگر بگذاريم در ذهن مان ارزش چيزي عادي شود.یادمان باشداين ما هستيم كه با دستمال تميز هر روز رابطه را گرد گيري مي كنيم و زيبا و درخشان نگاه مي داريم يا پس از مدتي كه عادت كرديم رهايش مي كنيم تا غبار و زنگار به خود بگيرد!