یادداشت های مشاور


فرزندپروری مستبدانه

فرزندپروری مستبدانه

سبک فرزند پروری مستبدانه:خانواده‌ها در این سبک ارزش زیادی برای انضباط قائل هستند قوانین محکمی را برای فرزندان تنظیم می‌کنند واگر فرزندان از این قوانین اطاعت نکنند، تنبیه می‌شوند. در این سبک والدین انتظارات بالایی از فرزندان خود دارند و ارتباط راحت بین کودک و مادر وجود ندارد. بسیاری از مخالفان این سبک بروز رفتارهای بزهکارانه مثل سیگار کشیدن، مصرف مشروبات و مواد، فرار از مدرسه، نمرات پایین در مدرسه و … را علت این سخت‌گیری والدین می‌دانند.به عنوان نمونه والدین در این سبک به فرزند خود می‌گویند: اگر نمره بد بگیری تو را کتک می‌زنم و یا اگر اطاقت را مرتب نکنی وسایلت را بیرون می‌ریزم به طور کلی در این سبک والدین فقط از تهدید و تنبیه استفاده‌ می‌کنند و در این روش خبری از تشویق نیست.

فرزندپروری

فرزندپروری

فرزندپروری یا پرورش کودک روند یا جریانی از حمایت و ترقی بخشیدن از لحاظ فیزیکی، عاطفی، اجتماعی و توسعه فکری یک کودک از دوران کودکی تا دوران بزرگسالی است. فرزندپروری به پیچیدگی های تربیت کودک نه فقط برای یک رابطه بیولوژیکی اشاره دارد. فرزند پروری به معنای رفتارهایی نظیر: تربیت و پرورش، ارضای نیازها، مراقبت، آموزش و ارتباط سالم در قبال فرزندان است.سبک یا اتخاذ روش هایی خاص برای پرورش فرزندان نشان دهنده نوع نگرش والدین آنان نسبت به فرزندان، قوانینی که معیار می‌‌دانند و همینطور شناخت و آگاهی آنان از مسئله تربیت است. سبک‌های فرزندپروری با توجه به دوره زمانی تاریخی، نژاد / قومیت، طبقه اجتماعی، اولویت و سایر ویژگی های اجتماعی متفاوت است. بعلاوه بر این، تحقیقات پشتیبانی می‌کند که سابقه والدین چه از نظر دلبستگی و چه از نظر آسیب‌شناسی روانی والدین، به ویژه در پی تجارب نامطلوب، می تواند به شدت بر حساسیت والدین و نتایج کودک تأثیر بگذارد.

رابطه عاطفی سالم

رابطه عاطفی سالم

می دانیم که عشق، افراد را به هم نزدیک می‌کند، اما واقعیت آن است که چیزی بیشتر از عشق برای با هم ماندن نیاز است.بدون تردید یکی از مهمترین دلایل احساس نزدیکی در افراد نیاز به عشق و تعلق خاطر است اما آیا این نیاز به تنهایی پاسخگوی تمام نیازها وجنبه های دیگر رابطه نیز هست؟الزاما خیر.کم نیستند زوجینی که علی رغم احساس تعلق و عشق نسبت به هم از عدم توجه به سایر نیازها گله مند هستند و گاه این عدم توجه به صمیمیت در رابطه آنها آسیب وارد می کند.شناخت جنبه های مختلف صمیمیت به ویژه از حیث روان‌شناختی، جنسی و عاطفی می تواند کمک بزرگی برای حل تعارضات و مسائل پیش آمده میان زوجین باشد. از رنجش ها و تردیدها با بی تفاوتی عبور نکنید.انفعال در طرح دغدغه ها می توانند به بغرنج تر شدن آنها بینجامد. از دغدغه های عاطفی، جنسی و شناختی خود سخن بگویید و در محیطی امن و بدور از سرزنش و قضاوت فضای طرح دغدغه های شریک زندگی خود را نیز فراهم کنید

نبایدها در روابط عاطفی

نبایدها در روابط عاطفی

اگر در رابطه ای هستیم که طرف مقابل آدمیه که نادیده میگیره، کنترل گری میکنه، ثبات رفتاری یا احساسی نداره، بدرفتاری میکنه، توهین و تحقیر میکنه و ....                 بار اول شاید اتفاق باشه و ما تا یه جایی تلاش کنیم  برای اصلاح رابطه اما از یک جایی به بعد این ما هستیم که انتخاب می کنیم و اجازه می‌دهیم این موضوع تکرار بشه و این ما هستیم که اجازه میدیم به ما آسیب بزنند.          اگر میخواهیم فرصت بدیم، باید ببینیم چی قراره تغییر کنه و چه کاری میخواهیم انجام بدیم برای بهبود و ترمیم رابطه.یاد بگیریم  پای خودمون بایستیم.  خودمونو دوست داشته باشیم و به بهایِ دوست داشتن دیگری، خودمونو از دست ندیم. رابطه عاطفی نباید ما رو از خودمون دور کنه و بدهکار خودمون بشیم و از ما یک موجود قربانی و منفعل  بسازه که بقاش وابسته به حضورِ دیگریست.

پیش نویس زندگی

پیش نویس زندگی

پرداختن به گذشته و پیش نویس های زندگی، در جهت تغییر گذشته نیست. در واقع داستان زندگی ما که مجموعه ای از خاطرات و تجربیات و تصویرهای ذهنی دوران کودکی و نوجوانی است به همراه افکار و احساسات مرتبط با آن، تغییر نخواهند کرد.آنچه مهم و ضروری است، فهم و درک داستان زندگی ما و میزان تاثیر آن بر تجربیات امروز و اینجا و اکنون ماست. گذشته روی آینده، تاثیر میگذارد. آن هم تاثیری ناهشیار و خارج از آگاهی ما. همانند زنجیرهایی که در بندشان هستیم، بدون دیدن این غل و زنجیرها...ما از این جهت به گذشته میپردازیم، که با این آگاهی و شناخت بتوانیم حال را تغییر داده و امروز در بند زنجیرهایمان نباشیم. بتوانیم به بینش برسیم، بینشی که منجر به تغییر در افکار، احساسات و رفتارهای ما شود و بتوانیم الگوهای جدیدی از رابطه را به کار گیریم، بدون تکرار الگوهای ناهوشیار و آسیب رسان قبلی.

اجتناب از صمیمیت

اجتناب از صمیمیت

برخی افراد نمیتوانند رابطه ای صمیمانه را تاب بیاورند. چنین الگوی رفتاری میتواند نشات گرفته از ترسی ناهشیار باشد که به صمیمت گریزی و اجتناب از صمیمیت منجر می شود چرا که وقتی صمیمت شکل میگیرد، افراد بخش های پنهان و تاریک یکدیگر را میبینند، ترس از پذیرفته نشدن، پس زده شدن، از دست دادن، رها شدن و آسیب دیدن.برای این افراد، صمیمی شدن مساوی است با آسیب دیدن و بعضا برای فرار از این آسیب احتمالی، ممکن است خود را بارها از تجربه ی رابطه ای صمیمانه محروم کنند.روابط عاطفی خود را بازنگری کنید، اگر رد پای چنین تجربه ای را مشاهده کردید نیاز است با درمانگر خود درباره ریشه ها ،دلایل ایجاد و چگونگی متوقف کردن این فرایندگفتگو کنید‌.